کمکی کُن
با هم این پنجره, را باز کنیم
تا نگوییم هوایِ خانه یِ بی دَرِمان دلتنگ است .
بگذاریم در این تنهایی
واژه ها پاک شوند ،
جمله ها را به تماشایِ حقیقت ببریم
و کتابی بنویسیم که در آن
هیچ کس غمگین نیست .
بنویسیم در اینجا
دِلِمان عاریه ای از خودِمان است
به یک هرزه نگاهی نفروشیم که شب
طولانیست .
قدمی برداریم
تا لَبِ پنجره, یِ بینایی
تا شکوفاییِ دانایی را
بینِ این فاصله ها دریابیم .
با نگاهی به طبیعت
جمله ای ساده برای زندگی نَقل کنیم .
زندگی یعنی من ،
زندگی یعنی تو،
زندگی یعنی ما.
کمکی کُن
با هم این پنجره, را
رو به اُفُق باز کنیم .
" سعید داوری "
باید امشب بروم ......برچسب : نویسنده : 5ava123f بازدید : 117